همه ما برای موفقیت به کمی شعر و داستان نیاز داریم.

زندگی روزمره ما غرق در تکنولوژی و ماشین شده. از این جهت می گوئیم غرق ماشین هستیم که به انواع آنها وابسته شده ایم. از وسایل ارتباط جمعی گرفته تا وسایل نقلیه عمومی و وسایل برقی و الکتریکی خانه. شبکه های اجتماعی، مالی و اقتصادی بخش عظیمی از فعالیتهای ذهن ما را اشغال کرده اند و اولین تاثیر این متجاوزین، سلب آرامش از روح و روان ماست و عدم وجود آرامش روحی ناتوانی در تجدید قوا و بازیابی توان از دست رفته است.

یک روز کامل را در نظر بگیرید. صبح زود از خواب بلند می شوید و به فعالیتهای روزمره می پردازید. کار، تحصیل، بچه داری و خانه داری، اینها همه فعالیتهائی هستند که سرشار از استرس و تنشهای روزمره هستند. چگونه می توانیم از شر این همه تنش و استرس رها شویم و خستگی جسمانی خودمان را کنار بگذاریم؟

راه حل خیلی ساده است

ادبیات. همه ما به کمی شعر و ادبیات در زندگی نیاز داریم. اینکه بعد از یکروز طاقت فرسا، گوشه دنجی را پیدا کنیم و کتاب شعر و داستانی در دست بگیریم و از دنیای روزمره گی ها خارج شده و سور بر اسب خیال بشویم، مرزها را پشت سربگذاریم، از فراز کوهها و دشتها و جنگلها بگذریم، همراه با پرندگان بال بزنیم و اوج بگیریم  و به دور دستهای رویا پرواز کنیم.

پس دفعه بعد که احساس خستگی کردید و دیدید که قوای جسمی و روحیتان در حال تحلیل رفتن است. نسخه شما این است. به اولین کتابفروشی نزدیک محله تان بروید. در قفسه کتابها قدم بزنید، طوریکه انگار در یک جنگل رویایی که یکطرفش به دشتی سرسبز و سمت دیگرش به ساحل زیبای دریا منتهی می شود هستید. کتابها را بردارید، لمسشان کنید، بوی کاغذ را استشمام کنید، چند صفحه ای از آنها را انتخاب کنید و بخوانید.

نیاز نیست به این فکر کنید که کتاب خوبی هست یا نه. ناخودآگاهتان این کار را انجام خواهد داد. چگونه؟ از حسی که از خواندن آن چند ورق می گیرید. حتی اگر خوش شانس باشید، شاید کتاب انتخابتان کند و نه شما کتاب را.

کمی شعر، کمی داستان، هر روز بعد از یکروز کاری، معجزه ای دارد فراتر از تصور شما. انگار که دوباره متولد می شوید.

دیدگاهتان را بنویسید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. قسمت‌های مورد نیاز علامت گذاری شده‌اند *

سبد خرید