آیا در محیط کارتان افرادی هستند که جایگاه بالاتری نسبت به شما دارند و آنها را تحسین می کنید؟ آیا د اداره یا شرکتی که کار می کنید افرادی را می بینید که بین کارمندان همه واحدهای آن شرکت مقبولیت دارند و همه از آنها به عنوان افرادی موفق یاد می کنند؟ خوب این چیز غیر عادی نیست. بهتر است بدانید که شما هم می توانید به این جایگاه برسید و باید بدانید که تنها با ساعات کار طولانی و سخت کوش بودن به این جایگاه نخواهید رسید. چطور؟ خب، هر کارمندی برای موفقیت در شغل خودش به سه اصل مهم نیاز دارد که اگر آنها را رعایت کند مطمئنا پنجره ای رو به موفقیت در آینده شغلی خود گشوده است. با پراوش همراه باشید تا این سه اصل را با هم مرور کنیم.
- تفکر خلاق
مهارتی ست که موجب پیشرفت و رشد شما در خانه، جامعه و محیط کارتان می شود. تفکر خلاق تعاریف بسیاری دارد. اما اکثر افرادی که این خصیصه را دارند خصوصیات مشترکی دارند. همه آنها عاشق نوآوری هستند و می توانند پیچیدگی ها را درک کرده و میان جنبه های مختلف رفتاری و اندیشه هماهنگی ایجاد کنند. این افراد فعالیتهایشان را متمایز از دیگران انجام می دهند و حتی در لباس پوشیدن، سلام کردن و یافتن راه حل برای مشکلات به طور خارق العاده ای مبتکر هستند. پس سعی کنید وظایفتان را با طرح و نگرشی نو انجام بدهید تا تفاوت شما با دیگران، نقطه قوتی شود به سمت پیشرفت شما.
- تعامل سازنده
ما هر روزه با افراد زیادی برخورد می کنیم. افرادی که دارای خصوصیات اخلاقی و شخصیتی متفاوتی هستند. بعضی آرام و کم حرف، برخی عجول و بی حوصله، بعضی ها درونگرا و گوشه گیر، برخی پر شور و حرارت و پر جنب و جوش. شما باید تلاش کنید تا بتوانید با هرکس بسته به نوع خصوصیات اخلاقی او رفتار کنید. او را درک کرده، و بدانید که چطور باید انرژی های منفی او را دفع کرده و با انرژی مثبت خود اورا تحت تاثیر قرار بدهید. تعامل سازنده یعنی ایجاد هارمونی و هماهنگی رفتاری با دنیای اطرافمان.
- عملکرد متفاوت
عملکرد متفاوت به این معنی نیست که آدم فضایی باشید و کارها رو مثل فیلمها هالیوودی انجام دهید. فرض کنید که رئیس غرغرو و کم صبر و حوصله ای دارید که هر روز کارهای زیادی را به شما محول می کند و شما با استرس زیادی مواجه می کنید. به نظر شما در چنین مواقعی شما به چه چیز نیاز دارید؟ بله درست است حفظ خونسردی. و دیگر چه؟ بله درست گفتید، نظم. آیتم بعدی؟ تعیین اولویتهای فعالیتهائی که رئیستان می خواهد. قدم آخر هم حمله به وظایف محوله برای به سرانجام رساندن آنها. معمولا افرادی که عملکرد متفاوتی دارند، هیچگاه از زیاد بودن کارشان و مشغله ها برای رئیسشان گریه و زاری نمی کنند، آنها دفترچه یادداشتی برداشته و با خودکارهائی با رنگهای متفاوت فعالیتها را دسته بندی کرده و یبد اولویتها را مشخص می کنند. سپس سعی می کنند هرکدام را به نتیجه برسانند و علاوه بر اینکه رئیسشان را از نتایج منتج شده مطلع می کنند، دست آخر گزارش عفعالیتها را با نمودار و فلوچارتهای آماری به او تحویل می دهند.
برای اینکه از دیگران متمایز شوید، کسی به این فکر نمی کند که شما نه ساعت در روز کار انجام می دهید. بلکه آنچه شما را موفق نشان می دهد این است که چه تعداد وظایفتان را به سر منزل مقصود رسانده ایید. و با رعایت این سه اصل مطمئن باشید که دیگران از پیشرفت هر روزه شما شگفت زده خواهند شد.
