رازهای فروشندگی و درآمد بیشتر

تا به حال دیده اید که یک فروشنده مشتری را طوری تحت تاثیر قرار دهد که همان لحظه خرید کند؟

برای اینکه اعتماد مردم را جلب کنید تا کیفیت محصول و خدمات شما را بپذیرند می توانید از مشتری‌های راضی خود تأییدیه بگیرید. معمولا افراد اگر از محصولی راضی باشند نقل قول هایی از زبان خودشان می گویند و یا می نویسند.

باب بلی، نویسنده‌ی متن‌های تبلیغاتی می گوید:« باید متن تبلیغاتی‌تان طوری باشد که مشتری با آن ارتباط برقرار کند. غالباً مشتریان به موضوعات مربوط به خودشان علاقه‌مندند»

علاقه مندی مشتریان باید هدف تبلیغات باشد. 85 درصد فروش‌ها از طریق تبلیغات دهان به دهان انجام می گیرد.

شما نمی توانید تمام نیازهای مشتریان را درک کنید اما اگر محصولات را برای مخاطبان خاصی هدف گذاری کنید در فروش به برتری هایی دست می یابید. اگر مجموعه ای از افراد علاقمند را دور خود جمع کنید که توانایی مالی کافی برای خرید محصولاتتان را داشته باشند می توانید به فروش خوبی برسید.

اگر به تازگی کسب و کاری راه اندازی کرده اید اما هنوز مشتری چندانی ندارید نباید نا امید شوید، چون هنوز هیچ کدام از آنان متوجه مزایای محصولات و یا خدمات شما نشده اند.

تا به حال نام بری جی فاربر را شنیده اید؟

او یکی از بهترین مدیران فروش و سخنرانان انگیزشی و نویسنده‌ی کتاب “12 راهکار فروش و این که چرا جواب می دهند” می باشد. وی معتقد است:

کسب و کار مشتریان ، رقیبان انها در بازار و مشکلات و چالش های کاری آنان را بشناسید.

برای اینکه محصول خود را معرفی کنید باید با مشتری ارتباط برقرار کنید، درباره کسب و کار خود توضیح دهید، برای درک بهتر نیازهای مشتری سؤال بپرسید، برتری‌های فروش خود را بیان کنید و در آخر فرآیند فروش را نهایی کنید. برای اینکه مخاطبان محصول شما را انتخاب کنند سه دلیل برای خرید به مشتریان بدهید.

اگر مشتری  تمایلی به حرف زدن نداشت یا وقت نداشت حوصله داشته باشید و وقت دیگری را برای گفت و گو اختصاص دهید.

اگر می خواهید معرفی بهتری از محصولتان داشته باشید و ارتباط خود را با مشتریان بهبود دهید، از آن‌ها بخواهید راهکارهایی برای بهبود کسب و کارتان بدهند.

می توانید از تجارب فروشندگان موفق استفاده کنید. قطعا آنان هم در اولین فروششان دچار اظطراب و مشکل شده اند.

یک داستان کوتاه از زبان برایان تریسی بشنوید.

برایان تریسی می گوید: من تنها 11 سال داشتم و برای این که بتوانم در اردوهای تابستانه حاضر شوم، به فروش صابون روی آورده بودم. من در مقابل مشتریان می گفتم: “سلام، من برایان تریسی هستم. می خواهم صابون زیبایی رزامل رو بفروشم، آیا می خواهید یک جعبه بخرید؟” و مردم می گفتند: “نه نیازی ندارم، نه پول ندارم یا نمی خواهم”. من بسیار ناامید بودم تا این که تصمیم گرفتم طریقه صحبت کردنم را تغییر دهم: “من صابون زیبایی رزامل رو می فروشم، اما این صابون فقط و فقط برای خانم‌های زیباست”. مردم در پاسخ می گفتند: ” خوبه، به درد من نمیخوره، حالا چه قیمتی داره؟” همین جا بود که موفق می شدم صابون را به آن‌ها بفروشم.

دیدگاهتان را بنویسید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. قسمت‌های مورد نیاز علامت گذاری شده‌اند *

سبد خرید