تولد ویکی پدیا! در سال ۱۹۶۲، چالرز وَن دورِن، که بعد از آن ویراستار دانشنامه بریتانیکا شد، گفت که دانشنامه ایدهآل باید رادیکال باشد — باید احتیاط را کنار بگذارد.
ولی اگه شما چیزی درباره تاریخ بریتانیکا از سال ۱۹۶۲ بدانید، همه چیز بود الا رادیکال: هنوز هم یک نوع دانشنامه کاملا محتاط، سنگین است. از طرف دیگه، ویکیپدیا با یک ایده خیلی رادیکال شروع شد، ایده این بود که همه ما جهانی را تصور کنیم که در آن هر کسی روی زمین دسترسی رایگان به مجموعه علم همه انسانها داشته باشد.
و این چیزیست که ما داریم انجام میدهیم. ویکیپدیا یک دانشنامه آزاد است. که توسط هزاران داوطلب در سراسر جهان به زبانهای خیلی مختلفی نوشته شدهاست. و توسط نرمافزار ویکی نوشته شدهاست .
هر کسی به سرعت میتواند ویرایش و ذخیره کند، و در همان لحظه روی اینترنت میرود. و همه چیز در ویکیپدیا توسط کارمندان کاملا داوطلب مدیریت میشود. خوب وقتی یوکای درباره روشهای جدید سازماندهی صحبت میکند او واقعا دارد ویکیپدیا را توصیف میکند. و امروز من میخواهم که به شما کمی بیشتر درباره روش کار داخل ویکی واقعا چگونه است.
Jimmy Wales بیان می کند:
![](https://paravosh.com/wp-content/uploads/2019/11/Wikimania_2016_-_Press_conference_with_Jimmy_Wales_and_Katherine_Maher_01_centred_crop.jpg)
بنیاد ویکیمدیا، که من تاسیس کردم، صاحب ویکیپدیا است. یک بنیاد غیرانتفاعی. و هدف ما، هدف مرکزی بنیاد ویکیمدیا، اینست که یک دانشنامه آزاد به هر کسی بدهیم. و خوب اگر فکر کنید که این یعنی چی، مفهومش خیلی بیشتر از ساختن یک سایت قشنگ هست.
ما واقعا به تمامی مشکلات تقسیمات دیجیتال، فقر در سراسر جهان علاقمندیم و به مردم در همه جا قدرت میدهد که اطلاعاتی که نیاز دارند بگیرند تا تصمیمات درست بگیرند.
و ما کارهای خیلی زیادی انجام خواهیم داد که فرای اینترنت میرود. و خوب این بخش بزرگی از دلیل ما برای انتخاب این مدل مجوز بود، به این دلیل که نوآوران محلی را قدرتمند خواهد کرد — یا هر کس که میخواهد، میتواند محتوای ما را بردارد و هر کار که میخواهد با آن انجام دهد — میتوانید آن را کپی کنید، پخشش کنید و میتوانید این را به صورت تجاری یا غیرتجاری انجام دهید.
خوب فرصتهای خیلی زیادی هستند که در اطراف ویکیپدیا در سراسر جهان رشد خواهند کرد.
سرمایه ما از هدایای عمومی تامین میشود، و نکته جالبتر راجع به آن اینست که چه پول کمی برای راهاندازی ویکیپدیا مورد نیاز است. یوکای به شما نموداری از میزان هزینه مطبوعات کاغذی نشان داد.
و من میخواهم به شما هزینههای ویکیپدیا را بگویم، ولی اول به شما خواهم گفت که اندازه آن چقدر است. خوب ما بیش از ۶۰۰هزار مقاله به انگلیسی داریم. و سر جمع دو میلیون مقاله به زبانهای خیلی خیلی مختلف داریم.
بزرگترین زبانها آلمانی، ژاپنی، فرانسه — تمامی زبانهای اروپای غربی کاملا بزرگ هستند. ولی فقط یک سوم از همه ترافیک به صفحات ما مربوط به صفحات انگلیسی ویکیپدیا است، که برای خیلیها تعجبآور است.
بسیاری از مردم انگلیسی را محور اینترنت میدانند ولی برای ما این واقعا جهانیست. ما به زبانهای خیلی خیلی زیادی هستیم. و چقدر محبوب شدهایم — ما جزو ۵۰ سایت برتر هستیم و ما از نیویورک تایمز هم محبوبتریم. و اینجاست که ما به بحث یوکای میرسیم.
خوب ما حدود ۱.۴ میلیارد بازدید از صفحه در ماه داریم، و این داره یه چیز خیلی بزرگ میشود. و همه چیز با داوطلبان اداره میشود. و تمام هزینه ماهانه پهنای باند ما تقریبا ۵۰۰۰ دلار در ماه است. و این در واقع بزرگترین هزینه ما است. در واقع میتونیم بدون کارمند هم کار کنیم.
تولد ویکی پدیا!
![](https://paravosh.com/wp-content/uploads/2019/11/wikipedia-investigates-ddos-attack-imageFileLarge-8-a-13049.jpg)
یک مجله آلمانی ویکیپدیای آلمانی را، که واقعا خیلی خیلی کوچکتر از انگلیسی آن است، با اِنکارتای مایکروسافت و بروکهاوس مولتیمدیا مقایسه کردهاست، ما در همه زمینهها بردیم.
آنها متخصصینی را استخدام کردند که بیایند و به مقالات نگاه کنند و کیفیتشان را مقایسه کنند، و از نتایج خیلی خوشحال شدیم.
کار دیگری که ما درون مجموعه میکنیم اینست که ما آخر همه چیز را کاملا باز میگذاریم. بیشتر قوانین اجتماعی و روشهای کار در نرمافزار کاملا باز گذاشته شدهاند.
همه آن چیزها در صفحات ویکی هستند. خوب چیزی در نرمافزار نیز که قوانین را اعمال کند. مثالی که اینجا آوردم صفحه «رأی برای پاککردن» هست.
همونطور که گفتم، آدمها جیبِرجِبر تایپ میکنند — اینها لازم است که پاک شوند. چیزهایی شبیه آن، توسط مدیران سریع پاک میشوند. هیچ دلیلی ندارد که بحثی بر سر آنها داشته باشیم.
ولی میتونید تصور کنید زمینههای خیلی زیاد دیگری هست که سوال اینست، آیا این آنقدر مهم هست که در دانشنامه باشد؟ آیا این اطلاعات را میتوان تایید کرد؟ آیا این یک شوخی است؟ آیا این درست است؟ چی هست؟
خوب ما یک روش اجتماعی میخواستیم که جواب اینها را پیدا کنیم.
و روشی که به طور طبیعی از درون مجموعه تدوین شد، همین رأیگیری برای پاککردن بود. و روشی که به طور طبیعی از درون مجموعه تدوین شد، همین رأیگیری برای پاککردن بود.
و در مثال خاصی که ما اینجا داریم، یک فیلم است، مشکلات پیچیده و اولین شخص گفت، خوب این قرار است که یک فیلم باشد. به راحتی در آزمون گوگل رد میشود.» آزمون گوگل اینست که شما در گوگل نگاه میکنید و میبینید که آیا اونجا هست یا نه، چون اگر چیزی در گوگل نباشد، به احتمال زیاد اصلا وجود ندارد.
قانون کاملی نیست، ولی نقطه خوبی برای شروع یک تحقیق سریع هست. بنابراین یکی میگه «پاکش کنید، لطفا. پاکش کنید — قابل توجه نیست.» و سپس یکی میگه «صبر کنید، صبر کنید، صبر کنید، من پیداش کردم.
من این رو تو یک کتاب پیدا کردم، «راهنمای ویدیوی تهدید فیلم: ۲۰ فیلم زیرزمینی که باید ببینید.» اوه، خوب. نفر بعدی میگه «مرتبش کنید» یکی میگه، «من توی IMBD پیداش کردم. نگهش دارید، نگهش دارید، نگهش دارید.»
و نکته جالب در مورد این نرافزار اینست که — این رایها فقط — اینها فقط نوشتههایی هستند که توی یک صفحه نوشته شدهاند. این آنقدر که یک گفتگو است، یک رایگیری واقعی نیست.
خوب این درست است که در پایان روز یک مدیر اینها را نگاه میکند و میگوید، خوب ۱۸ تا برای پاککردن، دو تا نگهداشتن: ما پاکش میکنیم. ولی در یک مورد دیگر، ممکنه ۱۸ تا پاککردن و ۲ تا نگهداشتن باشه و ما نگهش داریم، چون اگه اون دوتای نگهداشتن بگویند «یک لحظه صبر کنید.
هیچکس دیگه این را ندیده ولی من آن را در یک کتاب دیدم، و لینکی به صفحهای که توصیفش میکنه پیدا کردم، فردا میخواهم که مقاله مرتب کنم، لطفا پاکش نکنید.» در این حالت آن باقی خواهدماند. همچنین مهم است که کسانی که رای میدهند کی هستند. همونطور که گفتم، این یه گروه خیلی منسجم است.
تولد ویکی پدیا!
نکته پایانی
تولد ویکی پدیا! اینجا اینست که بفهمیم ویکیپدیا چگونه کار میکند، مهم است که بفهمیم که مدل ویکیِ ما روشی است که ما کار میکنیم، ولی ما هرج و مرج طلبهای اینترنتی متعصب نیستیم.
در واقع، ما خیلی درباره روشهای اجتماعی انعطافپذیریم، چرا که در نهایت هدف جامعه کیفیت کار است، نه لزوما روشی که ما استفاده میکنیم تا تولیدش کنیم.
بیشتر بخوانید: چگونه مگدا سایژ هنر بافندگیِ خیابانی را به جنبشی جهانی تبدیل کرد!