تحول مدیریت از طریق آموزش

تحول مدیریت از طریق آموزش! تغییر و تحول نه تنها چاشنی زندگی است بلکه روشی برای مدیریت می باشد. حال چه مدیریت یک کشور باشد، چه یک سازمان، چه یک خانواده و چه یک فرد.

در حوزه تجارت در هندوستان تغییر و تحول بسیار سریعی به وقوع پیوست. این تغییر به وجود آمدن تعادل بین فروشندگان و خریداران بود. تا چند سال پیش هر کالایی که تولید می شد، باید با قیمتی کمتر از بازار داخل، در خارج از کشور به فروش می رفت. چون به میزان تولید آن کالا در داخل کشور تقاضا وجود نداشت.

با اعمال سیاست آزاد سازی و باز شدن درهای اقتصاد به روی بازار جهانی اکنون باید به شدت با دیگران رقابت کنیم و همه برای رسیدن به رییس (یعنی مشتری) با هم مسابقه بگذاریم. تغییر سناریو سازمان ها، کارخانجات و خرده فروشان را وادار کرده است فقط کالایی را تولید کنند که مورد پسند مشتری باشد. همه مجبورند کالای با کیفیت تولید کنند و استاندارد آن را هم مشتری تایید می کند.

همه ی ما باید هرچه بیشتر به فکر مشتری باشیم. باید همواره مشتری را راضی نگه داریم. باید با لبخندی از ته دل به او خدمات ارئه دهیم.

تغییر کنید قبل از اینکه نظر مشتری هایتان عوض شود.

رضایت مشتری

به یاد داشته باشید که 67 درصد از مشتری ها به خاطر بی تفاوتی یک سری از کارکنان نسبت به آنها بار دیگر مراجعه نمی کنند. چگونه می توانید دریابید که در محیط کار شما چنین شرایطی حاکم نیست؟

ساده است خودتان به این موضوع رسیدگی کنید. چگونه؟

مثل یک دوربین بی طرف گوشه ای پنهان شوید و آنچه در محل کسب و کارتان اتفاق می افتد مشاهده کنید.

مسائلی از قبیل قیمت، سود حاصل از فروش کالا و.. را مورد بررسی دقیق قرار دهید.

بررسی کنید که آیا کارکنان شما هم چرت می زنند یا نه.

در شروع کار آنچه را که می آموزید مهمتر از سود آن است!

نکته مهم این است که وقتی شرایط بازار کار خوب است، فرصتی برای آموزش ندارید، چون همه کارکنان مشغول ارائه خدمات به مشتریان هستند. برعکس زمانی که اوضاع کار خوب نیست، احساس می کنید که نمی توانید از عهده مخارج آموزش خود و کارکنانتان برآیید.

بنابراین سوال این است: چه وقت به آموزش بپردازیم؟

بیایید این حقیقت را بپذیریم که راهی برای فرار از آموزش وجود ندارد و آموزش برای موفقیت در کار امری ضروری و حیاتی است. باید از تغییر شرایط بازار آگاه بوده و در عین حال خود و کارکنانمان را آموزش دهیم که نه تنها با تغییرات هماهنگ شویم، بلکه از دیگر رقبا پیشی بگیریم. تغییر کنید پیش از آنکه تغییرات شما را مجبور به تغییر کند. بیایید به جای بدتر شدن بهتر شویم.

تاثیر آموزشی که هیچ گونه تغییری ایجاد نکند مانند چتر نجاتی است که به محض برخورد با زمین باز شود.

تحول مدیریت از طریق آموزش

از چه کسی یاد بگیریم؟

همه کس!

چشم ها و گوش هایتان را باز و ذهن خود را 6 تا 9 درصد خالی نگه دارید! اجازه دهید ایده هایی را که فعال هستند، وارد ذهنتان شوند! نگویید من فروشنده تراکتور یا موتورسیکلت هستم، چه چیزی می توانم از فروشنده دوچرخه یاد بگیرم؟! می توانید مسائل زیادی را از او یاد بگیرید. به عنوان مثال چگونه مقتصدانه کار کنیم و صرفه جو باشیم.

توجه کنید که:

1- هر کسی در عین حال هم کارآموز است و هم مربی.

2- آموزش نیاز به تمرین و پشتکار دارد.

3- آموزش نیاز به داشتن نگرش مثبت دارد.

4- آموزش یعنی مردم. (خود را جای دیگران بگذارید. هر کدام نقاط ضعف و قوت خودمان را داریم. باید یاد بگیریم که از نقاط قوت خود استفاده کنیم.)

5- آموزش هزینه بالایی دارد. ( هزینه ها را به عنوان نوعی سرمایه گذاری در نظر بگیرید.)

6- آموزش همیشه شادی آور نیست.

بیشتر بخوانید: نحوه مدیریت زمان به طور مؤثرتر

دیدگاهتان را بنویسید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. قسمت‌های مورد نیاز علامت گذاری شده‌اند *

سبد خرید